یعنی برمیگردم خونه؟
سلام
فردا حرکت میکنم به سمت جزیره، نمیدونم چرا؟ ولی فک میکنم این دفه آخریه که اطرافیان و محل زندگیمو میبینم؟!!!
امیدوارم زنده برم و زنده برگردم.
سلامت هم باشم.
خدایا شکرت
از خودم برای خودم
بسم الله الرحمن الرحیم
شعری از دوست خوب و شاعرم آقای عبدالله سالمی از بستک فارس
خداوندا مگر بودیم سزاوار *** شدیم در حلقه دنیا گرفتار
همه رفتند از این دنیای فانی *** هدایت کم ما را در شب تار
چقدر امسال عوض بوده ز پارش *** و هر سالی شده بدتر ز پارش
خداوندا چرا مردم چین اند *** که هر شخص زند خنجر به یارش
چه سازم که فساد عادی شده در نزد مردم *** که این دین خدا ناقص شده دست مردم
که مردم نیستند،باید،آنکه باشند *** خداوندا بکن چندی را تو مرهم
عبدالله سالمی
نسیمی حیاتبخش وزیدن گرفته است که بشارت باران با خود دارد. باد، قطرات آب را از دورترین نقاطِ دریاهای دور گرد میآورد و موج بر میانگیزاند. تلاطم دریا خبر از طوفانی نزدیک دارد.
نسیم عشق دل دریایی ما را نیز به تلاطم کشانده است و امواج اشتیاق ما نشان از حیات دارد. سکون صفت مرداب است و حرکت، نشانهی حیات. این کدام نسیم است و از کدام جنت قدس وزیدن گرفته؟ هر چه هست، طوفان نزدیک است. «ان مع العسر یسرا.»
سلام
به این موضوع که فکر میکنم من چند روز دیگه باید برم جزیره، جایی که جذابیتش کمه، البته جایی هست که وقت دارید هر کاری میخوای کنی. وقتت آزادهههههه تا جایی که افسرده میشی از بی برنامگی و وقت استراحت!
البته وقتی هم کاری پیش میادا ، کار هستا! حمالی تمام به عیار هست.
معمولا یک روز درمیون و یا دو روزی یک بار این کارا پیش میاد! البته سعی میکنم با برنامه غذایی و برنامه ورزشی خودمو سرگرم کنم. من قبل از اینکه بیام با فرمانده گروهانمون یه باغچه کوچیک درست کردیم به همراه عبدالله سالمی از دوستای خوبم که سنی مذهب هم هست. بعد من روزی نیم ساعت فقط وقتم با این باغچه می گذره، نه اینکه بزرگ باشه ها ، نیم متر ریحون بود و نیم متر هم تربچه!
خیلی سرگرم شدم ، به احتمال زیاد الان میرم یه باغچه بزرگ درست میکنم ، مثلا یه متر ریحون،یه متر تربچه ، سه متر چهار متر گوجه ، چهار متر خیار سبز ، اگرم شد با چندتا از کارمندای شرکت نفت هماهنگ کنم برامون از خشکی چندتا نهال لیمو بیارن مثلا 4 تا و تره هم 2 متر که دیگه کلا سرگرم باشم.
البته فکر کنم اجازه ندن چون آب رو از آب شیرین کن برامون میارن اونم با کلی دردسر و اینکه تا جایی که بشه باید کم مصرف های غیر ضرور داشته باشیم. اما اگه اینا جور بشه میتونم دقیقا کل گروهان رو روزی یا دو روزی یه وعده سبزیجات تازه بدم که توی جزیره میشه گف خودش یه وعده غذایی بسیار گرون قیمته!
باور کن از اون طرف جزیره میان که هفته ای یکبار بهشون سبزی بدم، اونایی که چریک هستن میان تا چریک بزنن!
امیدوارم اونجا در کنار تعامل با بچه های فیلم بتونم هم کارمو جلو ببرم و برنامه غذایی، کاشت سبزیجات هم بتونه وقتم رو پر کنه.
امروز سومین دندون عقلمو هم کشیدم. خیلی درد داشت، کلی خون اومد و هنوزم بند نیومده ، سرویس شدم. خدایا غلط کردم مسواک نزدم. از امروز روی سه به توان سه بار مسواک میزنم. خیلی بده، توی این شرایط نمیتونم غذا بخورم.
راستی از دکتر برنامه غذایی و مکمل گرفتم و از یه بدنساز هم برنامه ورزشی گرفتم که برگردم به وزن قبلی یعنی باید 15 کیلو اضاف کنم. حالا بگو چن شده قیمت این دو برنامه ؟؟؟
*** 2 میلیون و سیصد هزار تومن شده!!! ***
خیلی لاغر شدم. هیکلم داغون شده ، بیشتر برنامم دو استقامته، روزی 10 کیلومتر!! شنا ، روزی 600 بار
این جوری بخوام پیش برم 12 پک میشه شکمم!